عهد، مقدمه نظم است و نظم، تنها راه موفقیت. تا حالا توی زندگیتون آدم منضبطی رو دیدید که ناموفق باشه؟ نگاه به لفظ ساده ی با انضباط بودن نکنید. حفظ انضباط واقعا کار ساده ای نیست و بسیار سخت و طاقت فرساست?. میدونید چرا داشتن نظم کار سختیه؟ وقتی شما می خواهید هر کاری توی زندگیتون انجام بدید چاره ای ندارید جز اینکه برای خودتون یک برنامه و نظم شخصی داشته باشید.?
برای حفظ همین برنامه و نظم هم باید کار و تلاش کنید. متاسفانه درست مانند سایر امور بشری، برای حفظ انضباط باید کار و تلاش کرد. انرژی صرف کرد. انضباط یعنی خودمهاری و نگهداشتن حدود، حفظ استانداردها، کنار گذاشتن ضعف و سستی؛ این یعنی انضباط.
پس قبل از اینکه از طرف شخص دیگری مجبور به رعایت نظم و انضباط بشید خودتون برای خودتون اجبار بزارید چون اگر انضباط از سوی شخص دیگری اعمال شود، ثابت قدم ماندن در آن خیلی خیلی دشوار خواهد بود و از درون تمایل به مقاومت خواهید داشت.
یک ساختار نظم‌دهنده برای خود طراحی کنید، بی نظمی‌ها را تحت کنترل دربیاورید تا در نهایت بتوانید به سمت وضعیتی رهاتر حرکت کنید. چون به نوعی لازمه رهایی یافتن نظم داشتن است. به عنوان مثال اگر می‌خواهید نوازنده پیانوی کنسرت شوید، به هزاران ساعت تمرین فوق‌العاده منظم نیاز دارید؛ این به معنی اعمال نظم و ترتیب بر روی استعدادتان است. ولی آنچه حاصل می‌شود، یک آزادی به مراتب بزرگتر است. می‌توان گفت هر آزادی که در زندگی دارید، به قیمت انضباط فراهم شده است.
این رو بدون که تو نمیتونی از دیگران تقلید کنی و موفق باشی،باید خودت تلاش کنی و راهت رو پیدا کنی. باید برای هر روزت برنامه داشته باشی. بدون برنامه ریزی به هیچ هدفی نمیتونی برسی. شاید تو 5 قدم تا موفقیت فاصله داشته باشی ولی دوستت 10 قدم??
پس تو فقط خودت رو با دیروز خودت مقایسه کن و سعی کن هرروز یک درصد بهتر عمل کنی.
تلاشت رو بیشتر کن و از هر روزت یک شاهکار بساز?
